باغبان با آب پاك
تا كه گل را آب داد
گل برايش خنده كرد
برگ ها را تاب داد
بوي گل چون با نسيم
در هوا پرواز كرد
مست شد پروانه اي
رقص خود آغاز كرد
مي پريد از شاخه اي
روي يك شاخ دگر
شهد گل را مي مكيد
مي كشيد او را به بر
بلبلي شيدايي پروانه ديد
روح و جانش سوي آن گل پركشيد
نغمه ها مي خواند او با اشتياق
پر ز عشق و شور شد دامان باغ
نظرات شما عزیزان:
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
] [ 10:39 ] [ فاطی ][